رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

درباره ی وبلاگ
رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

خدایا!
هرچه گرفتی، بگیر، اما ایمانم را نه...

آن که دوستش داری...

شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۰۳ ب.ظ

دیشب به حدیث عجیبی برخوردم...

یعنی برای من که از کودکی نظر پدر و مادر آنقدر برایم جایگاه داشته که حتی در سنین پایین تصور می کردم مادر اگر بگوید راضی نیستم نماز بخوانی، نباید خواند!

خب من بزرگ شدم و تصوراتم نسبت به این مساله کمی تعدیل شد اما کمرنگ، هرگز!

برای همین میگویم برای «من» عجیب بود، کما اینکه وقتی فهمیدم نماز ربطی به رضایت مادر و پدر ندارد هم شاید کمی عجیب بود...

اما حدیث این بود:

سئل عن الصادق علیه السلام:
إنّی أرید أن اتزوج امراة و إن ابوی أراد غیرها،
قال:
تزوج التی هویت و دع التی هوی أبواک.

از امام صادق علیه السلام سوال شد:

من می‌خواهم با خانمی ازدواج کنم و پدر و مادرم کسی غیر از او را می‌خواهند.
فرمود:

با کسی که دوست داری ازدواج کن و آنکه پدر و مادرت دوست دارند کنار بگذار.

(تهذیب الاحکام، جلد 7، ص 392)

می دانید، داشتم فکر می کردم که چه ازدواج ها که می توانند خوب باشند، اما به دلیل این قید کاذب که پدر و مادر پسر باید راضی باشند به هم می خورد... قیدی که خداوند نگذاشته اما احتیاط های اخلاقی بیش از حد، آن را می گذارد و چه بسا فتنه ها و فسادها که ایجاد می کند... (کمااینکه در روایت داریم دختر اگر خواستگار را بدون دلیل دینی و اخلاقی رد کند، فساد ایجاد کرده است.)

البته که من نمیگویم اینگونه ازدواج ها هیچ آسیبی ندارند، اما پاک کردن صورت مساله بخاطر این آسیب ها بنظرم درست نخواهد بود.

نظرات (۱۰)

  • عَقـایِدِ یِکــ رِضــا
  • موافقم
    پاسخ:
    موفق هم باشید ان  شاءالله...
    سلام علیکم
    خداخیرتان دهد! البته ممکن است نکاتی مثل هم‌زمانی این دو گزینه و شرایط مخاطب کلام نیز در این پاسخ مؤثر بوده باشد.
    پاسخ:
    علیکم  السلام.
    سلامت  باشید.
    اتفاقا به هردوش فکر کردم.
    بنظرم هم زمانی دو گزینه ی پسر و خانواده اثری نمیگذاره در اینکه نظر خود پسر در ازدواج به نظر خانواده ش اولویت داشته باشه. چون اگر گزینه ی خانواده اصلا وجود نداشته باشه که واقعا شرایط برای این اولویت معقول تره!

    به شرایط مخاطب هم فکر کردم. بنظرم نمیتونه موثر باشه.
    ببینید اولا بنظرم اگر شرایط مخاطب اینطور ایجاب می کرد، مثلا دختر مورد علاقه ی پسر خیلی بهتر بود از دختر مورد علاقه ی پدر و مادر، امام میتونستن طوری جواب بدن که اهمیت حرف پدر و مادر در این زمینه کم جلوه نکنه، در حالی که دقیقا همینجوری جواب دادن. می تونستن بگن اونی که خودت میخوای بهتره یا عباراتی شبیه این... من واقعیت هیچ جا شبیه این ندیده بودم که بگن حرف پدر و مادرتو بذار کنار...
    ضمن اینکه این برداشت بنده با حکم فقهی ش هم مطابقت میکنه و اون دلیلی برای رد این برداشت نمیشه...
    البته اگر روایتی دیگه باشه که بیاد نقض کنه من میتونم بگم پس اون شرایط مخاطب بوده...
    شاید هم من اشتباه کنم، ولی دست کم اگر کلی نباشد، می توان گفت نقض کلی است! یعنی نقض این مساله است که حرف پدر و مادر در ازدواج پسر اولویت شرعی/اخلاقی دارد.
    من معمولاً راجع به مباحث مربوط به ازدواج، کامنت نمی گذارم . فقط استفاده می کنم!
    پاسخ:
    چرا؟
    از نو بنیانی درانداخته اید که هیچ نظری رو برنمی تابید، آیا؟ :[] :)))
  • آب‌گینه موسوی
  • بله!
    اصلاً علاقه میانِ دو نفر بسیار حرمت دارد! بسی روایت و حدیث داریم که فلان دختر و پسر خدمتِ حضرات رسیدند و گفته‌اند: کسی را دوست دارند و نمی‌شود و نمی‌گذارند و... حضرات هم عنایت و واسطه‌گری کردند. 
    پاسخ:
    :(
    شاید به این دلیل که بحث ازدواج خیلی سلیقه ای و چالش برانگیز شده و زن و مرد یا دختر و پسر هر کدام از منظر سلایق و علایق خودشون به موضوع نگاه می کنند. بخاطر همین ترجیح میدهم فقط خواننده نظرات دوستان باشم.
    پاسخ:
    چون چیزیه که همه باهاش در واقعیت درگیرند و احتمال اینکه از دید خودشون نگاه کنن بیشتره... مساله ی فکری صرف نیست که بشه مطلق نگاهش کرد...
    اگرچه بنده در اینجا حدیثی که آوردم کمی مساله رو بین الاذهانی تر میکنه، لااقل بین مومنین...

    البته خب اصراری نیست، اگر تمایل به درج نظر ندارید اذیتتون نمیکنیم... :)
  • میثم علی زلفی
  • احتمال دارد نتوان از این روایت در مورد ازدواج ها در ایران استفاده کرد
    به اصطلاح فقهی و اصولی روایت خصویت دارد. و قابلیت تعمیم ندارد
    یعنی مربوط به ازدواج عرب هاست که به زور پسر و دختری را به عقد هم در می آوردند فقط به خاطر مسائل مد نظر خودشان مثل بزرگ شدن قبیله و قدرت گرفتن و...

    فلذا بنده فکر نمی کنم روایت بخواهد نظر پدر و مادرها را در شرایط امروزی بی معنی بداند.
    ضمن اینکه این روایت در مورد پسرهاست یعنی پسر اگر از دختری خوشش آمد می تواند خلاف پدر و مادرش عمل کند نه دخترها!
    و البته بنده که دو دختر دارم اگر باشم جز در موارد خیلی خاص که علت انتخاب، اختلاف مذهبی پسر و خانواده است حاضر نیستم دخترم را به پسری که جلوی پدر و مادرش می ایستد بدهم
    پاسخ:
    ببینید من نمی گم قطع و یقین این همه جا صادقه... عرض کردم در شرایطی که اسلام، توی همون عربستان، اینقدر به نظر پدر و مادر اهمیت میده، همچین جایی میگه نظر پسر اولویت داره در انتخاب همسر، برام جالب بود...
    زور در ازدواج هم به گمانم اصولا درمورد دخترها بوده نه پسرها... بماند که در ایران خودمون هم ازدواج های زوری هست، چه در ثبوت چه در نفی...
    بعد یه چیزی که توجهمو جلب می کنه فعل هوی هست که امام استفاده می کنند... که تا جایی که من می دونم بیشتر معنی خواست دلی هست، نه اجبار...

    بنده هم نگفتم میخواد بگه بی معنیه! گفتم اولویتش بعد از نظر خود پسره...

    من اصلا درمورد دخترها بحث نکردم! یک بار دیگه متن رو مطالعه بفرمایید مشخصه منظورم. بحثم سر اولویت نظر پسر بر نظر خانواده ش هست(که با باز بودن راه شرعیش هم البته سازگاره)... اصلا به دختر کاری ندارم.. اون حکمش هم مشخصه...

    اگر دلیل خانواده ی پسر غیر منطقی باشه چی؟ موارد کمی نیست که دلیل خانواده منطقی نیست و دو طرف کفوند و تمایل شدید هم دارند، و پسر می تونه تا حدی خانواده رو همراه کنه، بعدا هم ته تهش دو تا تیکه بره خانواده، اما زندگی سالم باشه... باز این نگاه شماست، من به نظرم اینقدر کلی گفتن درست نیست... رد کردن خواستگاری که دختر شما رو بخواد و از جهات مختلف مناسب دختر شما باشه اما خانواده ش در عین اینکه محترمند و بی ریشه هم نیستند و هوچی گر هم نیستند، موافق نیستند، به نظر درست نمی رسه... و چه بسا بعدا ازدواج دخترتون نامناسبتر بشه... و چه بسا مشمول روایت فساد ایجاد کردن بشید!
  • میثم علی زلفی
  • این همه شرط گفتید تا به پسره دختر بدید خب این میشود همان مورد خاصی که ماگفتیم دیگه :)))

     در مورد فهم حدیث هم از بحث صرف نظر می کنم اگر کسی را دارید که چهره به چهره برایتان توضیح دهد سوال کنید وقتی می گویند روایتی خصویت دارد یعنی چه؟فقط هینقدر بگویم  مثال خصوصیت یکیش می شود مخصوص عربستان بودن یکیش می شود اینکه شاید پیامبر این پسر و آن دختر و خانوادش را می شناخته و این دستور را فقط به ایشون داده و ...

    در هر حال بنده به عنوان یک مرد اعتراف می کنم که پسرها ی این دوره و زمانه خیلی توانایی مقابله محترمانه با پدر و مادرشان برای بدست آوردن دختر محبوبشان را ندارند
    پاسخ:
    دیگه من خواستم دختر شما بی شوهر نمونه... :)

    متوجه منظور شما هستم ولی فکر نمیکنم دلیلی برای اثباتش داشته باشید، یعنی چیزی بیان نکردید، و صرفا احتمال بیان کردید. بله احتمال داره ولی نمیشه با صرف احتمال هر روایتی رو رد کرد! من از نوع بیان معصوم چنین برداشتی نداشتم، دلیلم رو هم در جواب شما و هم در جواب جناب عین الف گفتم، که شاید البته اشتباه باشه...

    بله، ندارند و جور این ناتوانی رو در زندگی آینده شون، با هر دختری باشه می کشند...
  • دچـــــ ــــــار
  • این مساله کمی تعدیل شد اما کمرنگ، هرگز!
    + این جمله من رو یاد آهنگ «افسار» انداخت ک محسن چاوشی خونده:)

    +پاسخ شما به کامنت آبگینه را نفهمیدم:)
    پاسخ:
    گوش ندادم.

    + :(
    رو نوشت به همه ی نامردان و رفیق های نیمه راه و مدعیان دروغین عاشقی
    عالی بود عزیزم عالی
    پاسخ:
    :[]
    من چرا فکر میکردم  اسمت مریمه؟؟
    یعنی اینقد خنگ شدم که اسمت یادم رفته؟؟
    منظورم از مریم تو اون پست تو بودی:(
    پاسخ:
    خخخخخخ
    عزیزمممممم :***
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی