رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

درباره ی وبلاگ
رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

خدایا!
هرچه گرفتی، بگیر، اما ایمانم را نه...

جلسه ی سوم اخلاق

چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۵:۵۰ ق.ظ
رؤوس مطالب درس های امروز استادمان در کلاس اخلاق:

-در آخرت،غیر از بهشت و جهنم اعمال،بهشت و جهنم ملکات اخلاقی و بهشت و جهنم عقاید(منظور از عقاید آن چیزهایی است که به روحمان گره خورده که گاه خودمان نیز بی اطلاعیم ازشان) نیز داریم.بنابراین با پرهیز از حضور در اجتماع و خانه نشینی نهایتا می توان از اعمال منفی نجات پیدا کرد اما شرایطی پیدا نمی شود که ملکات و عقایدمان بروز کند تا اگر خوب است رشدشان دهیم و اگر بد است از بین ببریمشان.

 

-آیات انذار در قرآن،بیشتر از آیات تبشیر است زیرا انسان ها عموما با انذار بیشتر به فکر می افتند که خودشان را تغییر دهند.درست مثل اینکه استادی به شاگردش بگوید اگر فلان کار را بکنی نمره ی اضافه داری یا اینکه بگوید اگر فلان کار را نکنی از نمره ات کم می شود؛که معمولا دومی بهتر جواب می دهد.تبشیر و نشان دادن وجهه ی مثبت اعمال روی کسانی تأثیر بیشتری دارد که روح لطیف تر و ایمان بیشتری دارند.

 

-در قرآن خداوند آن جایی که می خواهد از غیبت و تمسخر و... بازدارد ابتدا جنس اصلی را می نمایاند و می گوید «إنما المؤمنون إخوة» و بعد بدی غیبت و... را می فرماید. اصلا اگر کسی نکته ی اول را بگیرد نگاهش عوض می شود به ماجرای برادری دینی و نه تنها سراغ غیبت و تمسخر نمی رود، که دنبال خوبی های برادران دینی اش می گردد.مؤمن مثل مگس روی کثافت نمی نشیند،بلکه مثل زنبور سراغ گل می رود.

 

-آن چه ما زمان انقلاب و جنگ تجربه کردیم همین رابطه ی برادری و عشق بین بچه ها بود.عشقشان نه تنها مانع عشق خدا نبود بلکه سبب تقویت عشقشان به خدا می شد.بعضی ها بودند که ما فقط دوست داشتیم نمازشان را ببینیم و لذت ببریم.بعضی ها بودند که وقتی یکی شان شهید می شد، دیگری پرپر می زد تا شهید می شد.

 

-اگر در خانواده ها هم این حس رابطه ی دینی وجود داشته باشد و اعضای خانواده احساس کنند که پدر و مادرشان،خواهر و برادرشان،همسر و فرزندشان الطاف خداوندی هستند و باید به همدیگر به خاطر خدا محبت کنند،از بدی های هم بگذرند، به هم کمک کنند و... روابط خیلی زیبا می شود.چه اشکالی دارد که مرد دست زنش و پدر و مادرش را به این نیت ببوسد و ابراز عشق کند؟چه می شود اگر مرد هنگام نماز به زنش بنگرد و از نماز او لذت ببرد؟برادر به نماز برادرش بنگرد و با نماز او سلوک کند؟خواهر وقتی برادرش را می بیند، دلش بریزد؟مثل رابطه ای که بین امام حسین(ع) و حضرت زینب بود.یا حسی که ایشان نسبت به برادرشان عباس داشتند و می فرمودند «جُعلتُ فداک».

 

-مومن باید دو حس متضاد را همزمان داشته باشد:سوء ظن و حسن ظن به خود(هم خوف هم رجاء).مومن باید بداند که امامش به او چشم دارد و او را دوست دارد و از او توقع زیادی دارد.نباید فقط به خود سوء ظن داشته باشد.حسن ظن هم برای به کمال رسیدن لازم است.

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۹/۱۳
  • ۳۷۸ نمایش
  • سر به هوا!

کلاس اخلاق استاد تلوری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی