رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

درباره ی وبلاگ
رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

خدایا!
هرچه گرفتی، بگیر، اما ایمانم را نه...

جلسه ی هفدهم اخلاق

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۴۳ ب.ظ

ر چند جلسه ی گذشته در بحث از اصلاح رابطه با خداوند، بیان کردیم که رابطه اصلاح نمی شود مگر با شناخت خدا و غور در مراتب توحید.

 

- به لطف مباحث بزرگان، فهم و پذیرش توحید ذاتی آسان است.

 

- گفتیم که توحید صفاتی این است که صفات خداوند با هم و با ذات خداوند یکی است. صفات خداوند، هرچند در ظاهر متناقض باشند عین هم اند. بسیار مهم است که در زندگی خود تشخیص دهیم اگر بلایی داریم، عین رحمت خداست. گاهی هم مثل بچه ای می شویم که شیطنت می کند، اما چون پدرش مهربان است، به او چیزی نمی گوید. عاشقی که معشوقش را ناراحت می کند، گاهی فقط التماس این را می کند که معشوق با او صحبت کند. برای او سکوت معشوق عین عذاب است، نه رحمت. خداوند هم همینطور است.وقتی به کسی بلایی نمی دهد و او را در راحتی می گذارد، برعکس آنچه از رحمت خدا ظاهر شده، این عین عذاب اوست.اما مردم برعکس تصور می کنند. اگر این شناخت را پیدا کنیم از خدا، محبتمان هم بیشتر می شود طوری که حتی در جهنم هم عاشقی می کنیم: الهی! إن أخذتنی بجرمی، أخذتک بعفوک. و إن أخذتنی بذنوبی، أخذتک بمغفرتک. و إن أدخلتنی النار، أعلمت اهلها «أنی أحبک»!

 

- اما مرحله ی بعدی، توحید عبادی است. توحید عبادی، نه به این معنا که هر عبادتی مخصوص خدا باشد، بلکه به این معناست که هر کاری برای خدا باشد.خیلی وقت ها ظاهر یک چیز برای خداست، اما در اصل برای دیدن مردم یا حب ذات است.

 

- در روایت داریم که برخی از علما را به محشر می آورند و هنگام مؤاخذه می گویند که تو برای اثبات علم خود به دیگران درس دین داده ای. برخی از شهدا را هم می آورند می گویند تو برای اثبات شجاعت خود کشته شدی نه برای خدا. و هر دو را به جهنم می برند.

 

- اما آن چه قوی تر از رئاء الناس و حتی منشأ آن است، حب ذات است. این که امام خمینی آرزو می کند به جایی برسد که دو رکعت نماز برای خدا بخواند در مقام رهایی از این حب است. و اینکه امیرالمؤمنین علی علیه السلام خود را عبادت کننده ی خدا میداند چون او را شایسته ی عبادت می بیند، و این عبادت را در مقابل عبادت کسانی که دنبال جلب سود و دفع ضرر اند قرار می دهد، هم در مقام رهایی از حب ذات است.

 

- خیلی معروف است که می گویند شهدا برای عشق و حال خودشان رفته اند و به دنبال حوری و... بوده اند و رسیده اند. تصور این ها این است که آدم ها در جنگ می توانند به حوری فکر کنند! حتی کسی که به این نیت هم به جبهه رفته باشد، آنقدر در جنگ سختی می کشد تا نیتش خالص می شود برای خدا. حتی دیگر نمی تواند به رهایی از عذاب و رسیدن به نعمت های بهشتی فکر کند!

 

- پیروی از حق خیلی سخت نیست. آن چه سخت و مهم است جزو السابقون السابقون بودن است. کسانی مثل شهید علم الهدی، اصلا قبل از انقلاب شهید شده بودند! امثال او چون السابقون السابقون بودند، بقیه را به دنبال خود کشیدند. هنر مال آن هایی است که برای جهاد فی سبیل الله از باقی سبقت می گیرند.

  

التماس دعا-یا علی

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۱/۲۱
  • ۴۰۵ نمایش
  • سر به هوا!

کلاس اخلاق استاد تلوری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی