رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

درباره ی وبلاگ
رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

خدایا!
هرچه گرفتی، بگیر، اما ایمانم را نه...

جلسه ی چهاردهم اخلاق

پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۳۲ ب.ظ
خلاصه ی فهمیدن ها و نفهمیدن های بنده از این جلسه:
 

- در جلسات قبل بیان شد که تا رابطه ی انسان با خدا اصلاح نشود، عداوت ها و بغض ها جای خود را دارند و از بین نمی روند. ضمنا بیان شد که برای اصلاح باید اعتقاد به توحید پیدا کرد.

 

- اعتقاد به توحید ذاتی راحت است و حتی توحید صفاتی هم از توحید افعالی و عبادی راحتتر است. برای این دو نوع آخر باید عمر گذاشت.

 

- اشعریون با پذیرش توحید افعالی، اختیار را رد کردند، و معتزله با پذیرش اختیار، توحید افعالی را. اما شیعه که دید هیچ یک را نمی توان رد کرد، متحیر شد و خدمت اهل بیت رسید و جمله ی معروف «لا جبر و لا تفویض، بل امر بین الامرین» را در پاسخ شنید. اجمالا فهمید که چیزی بین این دوست اما برای فهم تفصیلی، قرن ها سر همین جمله بحث شده است.فلاسفه در توضیح این جمله، بحث اراده ی طولی را مطرح می کنند و بیان می کنند که چون اراده ی ما در طول اراده ی خداست، نه تنافی با اختیار هست و نه با توحید افعالی. علی کل حال بحث بر سر تفسیر این جمله بسیار است.

 

- زمانی رابطه مان با خدا اصلاح می شود که بفهمیم و بدانیم و «ببینیم»(مثل ابوسعید ابوالخیر در مقابل ابن سینا) که هر فعلی فعل خداست. اما متاسفانه اینطور نیستیم.ما معمولا تصور نمی کنیم که در مورد ما ممکن است خلاف اتفاقی که در فیزیک تایید شده(مثل اینکه چاقو گلوی اسماعیل را نبرید یا آتش بر ابراهیم سرد و سلام شد که حکم معجزه هم نداشتند) برایمان بیفتد. اگر چنین شود چون حواسمان به خدا نیست، تعجب می کنیم! در حالی که این عادت خداست که مومنین را نجات دهد و یاری کند. حتما که نباید آن اتفاق در چارچوب قوانین فیزیکی باشد! عالم قوانین دیگری هم دارد.

 

- وقتی انسان به سمت خدا حرکت کند، از این دست اتفاقات زیاد می بیند. نمونه ی بارز اینها، نحوه ی رسیدن روزی است(مثل داستان داوود(ع) که دید پرنده روزی مورچه ای که زیر آب و درون چوبی گیر کرده بود را به دهان قورباغه می دهد و قورباغه آن را برای مورچه می برد). روزی هم لزوما مادی نیست. مثلا نحوه ی رسیدن به یک استاد خوب، که ممکن است بسیار عجیب هم باشد، روزی انسان است و فعل خداست، هرچند از طرق مادی که به نظرمان اتفاقی کنار هم قرار گرفته اند رخ دهد. ما این ها را برحسب اتفاق می گذاریم اما خداوند این حادثه ها را به هم چفت کرده است.

 

- طبق توحید افعالی، اتفاقات و انسان ها ول نیستند، در حالی که در مکاتب دیگر اینطور است. توحید افعالی یعنی اینکه تو بفهمی که هر اتفاقی که می افتد، حتی به دست دشمن تو، فعل خداست. منتها تو باید از این اتفاقات رمزگشایی کنی و ببینی هرکدام در کجای زندگی تو و هستی جایگاه دارند؟ این را با مرور زمان، وقتی مثلا موفقیت بزرگی دست پیدا می کنی، می فهمی که هر مشکلی و هر خوشی ای برای چه در زندگی ات قرار گرفته بود.(استاد درمورد خودشان مثال زدند که جایگاه و اهمیت تمام اتفاقات زندگیشان را وقتی فهمیدند که دکترین ظهور را نوشتند.) این وقت است که روحت آرام می گیرد و می بینی که ول نیستی.

 

- اگر در زندگی ات چیزی را پیدا کردی که توانستی بخاطر آن ناراحت باشی و به خدا گله کنی که چرا این طور شد، یعنی در توحید افعالی مشکل داری.

 

- چون با رسیدن به توحید افعالی، هر اتفاقی را منصوب به خواست خدا می کنی و می دانی که این اتفاق برایت لازم بوده تا پله شود و تو به جایی برسی، از انسان ها ناراحت نمی شوی، هرچند خطاکار باشند.

 

- کربلا جلوه ی خالص توحید است. خداوند بر این همه مصیبت راضی بود بنابراین امام(ع) فرمود: «الهی!رضاً برضاک». هرچند این رضایت الهی در آن بلایای عظیم و مصیبت های اسیری آل الله بود. عزاداری بر واقعه ی کربلا، چون برای پاسداشت این توحید است، حتی زمانی که امام حسین(ع) رجعت می کنند هم رخ می دهد.

 

التماس دعا-یاعلی

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۱۲/۰۸
  • ۴۶۰ نمایش
  • سر به هوا!

کلاس اخلاق استاد تلوری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی