رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

درباره ی وبلاگ
رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

خدایا!
هرچه گرفتی، بگیر، اما ایمانم را نه...

وبگردی ممنوع!

يكشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۴۲ ق.ظ

امروز رفته بودم پیش دکتر تقوی، استاد پایان نامه ی بکرم!

بعد از کلی ضایع شدن بخاطر اینکه جلسه ی قبل هشت ماه پیش بود و قرار بوده من هفت ماه پیش فصل اول رو تموم میکردم، اما هنوز هیچ کاری نکرده بودم، نشستیم تازه فصل بندی مجدد پایان نامه.

در نهایت آقای دکتر در بنده تشخیص انقباض روحی دادن و بهم توصیه های زیر رو کردن برای انبساط روحی:

کوهنوردی، پیاده روی، کار خونه، معاشرت و شب نشینی با دوستانی که دیدنشون شادم میکنه، بلند بلند گفتن مشکلاتی که داشتم و خندیدن به ریششون(!)، سفر و در آخر عدم وبگردی!

می گفتن اینترنتِ زیاد ذهنیت میکنه و تو باید کارهایی کنی که یدی بشی.

نکته ی دیگه ای که گفتن و فکر نمیکردم با این همه تعلل در مورد شروع کار پایان نامه چنین اعتقادی درشون باقی مونده باشه، قریب به این مضامین بود که گفتن شما روحیه ی مقاومی داری، توی این مدت مشکلاتی برات پیش اومده که هر کسی دیگه بود از پا دراومده بود، اما شما الآن نشستی اینجا داری درمورد پایان نامه ات جملات طنزآلود میگی!!! :)))

بعد جلسه داشتم فکر می کردم که خدایی که بلا بهم داد، چقدر خوب صبرش رو هم داد... شکرش...

خلاصه، من این همه نوشتم که بگم گویا وبگرد ها رو می گیرن. باید کمتر عبور و مرور کنم.

دعا بفرمائید پایان نامه ی خوبی از آب دربیاد.

 

یا حق.

 

بعداً نوشت: دوباره دارم به آینده فکر می کنم... به درست کردنش... به سامون دادنش... آینده ای که اگر خدایی نبود، به خوب رقم خوردنش هیچ امیدی نداشتم... برام دعا کنید دوستان...

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۶/۰۸
  • ۵۲۱ نمایش
  • سر به هوا!

نظرات (۶)

سلام دوست عزیز وب خوبی داری به منم سر بزنirall.blog.ir
پاسخ:
علیکم السلام غریبه ی محترم.
شما توی چندثانیه بعد از حضورتون اینجا چطور فهمیدین وبم خوبه؟
بعد برفرض که درست فهمیدین، وب «من» خوبه، به «شما» چرا باید سر زد؟!!!
والا!
  • نفر هفتادوسوم
  • حالا نه اونقدD:

    شکلک یه معتادی که نمی خواد قبول کنه
    پاسخ:
    :))
    ببخشید من ابتدا جواب چیز دیگه رو برای کامنت شما گذاشته بودم.
    اونقدر هم بیربط بود که خودم دارم خجالت می کشم!
  • نفر هفتادوسوم
  • نه نه اصرار نکن
    من نمی بخشم



    اصرار کنی هم می بخشم ولی فراموش نمی کنم😊😊😊😊
    پاسخ:
    البته فک کنم شما نخوندین جواب نامربوط بنده رو!

    فقط دیگرانی که خوندن پیش خودشون فکر کردن که احتمالا شما نظر خصوصی دیگه ای گذاشتید و من جوابش رو در کامنت دیگه تون دادم.
    یا شاید هم فکر کردن من دیوانه ام!(در این حد بیربط بود!)

    یا شاید هم فکری نکردن.

    فک کنم احتمال سومی بیشتره!
  • عــ ـاکـ ـف ...
  • سلام
    دیر نرسیدین برای دعا !!
    ولی چرا التماس...؟!
    همون موقع که کامنت گذاشتین من کربلا بودم
    و خوندم پیامتون رو !
    و دعآ کردم بی التمآس!!
    به قول یکی از دوستام ؛
    رسم معرفت اینه که به یاد همه باشی !!
    :)
    پاسخ:
    سلاااام.
    زیارتتون قبووووول!
    واقعا دعام کردین؟!
    ممنونم.
    آخه خیلی زار بودم...
    سلام . خب الهی شکر ... فکر آخری از اون فکر بکرهاست :) شدنیه ان شاءالله با همون صفاتی که استادتون فرمودند :)
    پاسخ:
    سلام علیکم.
    اتفاقا فکرش بکر نیست، عملش بکره!
    چی بگم مرضیه...
    من حتا نمی تونم اون دوستی باشم که معاشرت باهاش شادت کته :'(

    فقط می تونم دعا کنم که ایام ِسخت بگذره ، گشایش به زودی حاصل بشه، باز خنده به لبهات بیاد و تا همیشه موندگار بشه...
    پاسخ:
    عزیییییییزمی...
    نگو اینجوری!
    دعای شما دنیاییه خودش:-)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی