جلسه ی دهم اخلاق
مقدمه:
انسان ها از یک حیث چند دسته اند:
1) عده ای خودشان را از سر زبان مردم جمع کرده اند و از خودشان چیزی ندارند. هر کاری می خواهند بکند، دم به دم نگاه می کنند بقیه چطور نظر می دهند تا متناسب با رفتار دیگران خود را بسازند.این ها یا از خودشان چیزی ندارند یا از خودشان مأیوس شده اند که چنین اند. این آدم ها هیچ وقت به سکون نمی رسند. چون حرف مردم هم یکی نیست. (داستان ملانصر الدین و پسرش و خرشان) اگر شانس بیاوریم عرف، عرف صالحین است وگرنه خیلی وقت ها شرع و عرف یا دو عرف با هم در تقابلند.چنین کسانی که خودشان را سر زبان مردم می چینند و تنظیم می کنند هیچ وقت به امر واحد نمی رسند. این ها در حل مشکلات و سختی ها همه اش چشمشان به دیگران است.این دسته از آدم ها از دنیا به خودشان می رسند.
2) دسته ی دوم انسان های «خود ساخته» اند. اینها عظمت دارند و خیلی وقت ها برخلاف جریان آب شنا می کنند. این ها نه فقط مقاومت می کنند در برابر سختی ها، که به استقبال سختی ها می روند.این دسته از درون می جوشند و اشکال ها را به دیگری برنمی گردانند و از خودشان می بینند، سهم خودشان را در مشکلات می بینند؛ به خودشان نگاه می کنند که از عهده ی خودشان چه کاری برمی آید؟به توانمندی های خودشان در جذب منافع توجه می کنند. این ها از درون خوشان به دنیا نگاه می کنند
3) این دسته «خدا ساخته» اند. پیامبر فرمود «أدبنی ربی». این دسته نگاه می کنند ببینند خدا به چه چیز راضی است و چه می خواهد؟ منطق امام حسین علیه السلام این است که خدا دوست دارد مرا کشته و خانواده ام را اسیر ببیند. این ها با دید خداوند به دنیا نگاه می کنند.
ذی المقدمه:
رفتار انسان ها با توجه به مقدمه به سه دسته تقسیم می شود:
2) نحوه ی دیگر رفتار این است که ببینی کَرَمت چه می گوید؟ نه میلت! هر چقدر خوبی و بزرگواری، همانطور خوب و بزرگوارانه رفتار کن. بقیه به این ها همه اش می گویند من اگر جای تو بودم اصلا این کار را نمی کردم! چون حد وجودی خودشان کم است. (حتی به قتال در دین این نگاه هست که قتال برای کفار رحمت و از سر کرامت است تا عذاب آخرتشان کمتر شود(.
التماس دعا-یا علی