رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

درباره ی وبلاگ
رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

خدایا!
هرچه گرفتی، بگیر، اما ایمانم را نه...

جلسه ی دهم اخلاق

چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۰۶ ق.ظ

مقدمه:

انسان ها از یک حیث چند دسته اند:

       1) عده ای خودشان را از سر زبان مردم جمع کرده اند و از خودشان چیزی ندارند. هر کاری می خواهند بکند، دم به دم نگاه می کنند بقیه چطور نظر می دهند تا متناسب با رفتار دیگران خود را بسازند.این ها یا از خودشان چیزی ندارند یا از خودشان مأیوس شده اند که چنین اند. این آدم ها هیچ وقت به سکون نمی رسند. چون حرف مردم هم یکی نیست. (داستان ملانصر الدین و پسرش و خرشان) اگر شانس بیاوریم عرف، عرف صالحین است وگرنه خیلی وقت ها شرع و عرف یا دو عرف با هم در تقابلند.چنین کسانی که خودشان را سر زبان مردم می چینند و تنظیم می کنند هیچ وقت به امر واحد نمی رسند. این ها در حل مشکلات و سختی ها همه اش چشمشان به دیگران است.این دسته از آدم ها از دنیا به خودشان می رسند.

2) دسته ی دوم انسان های «خود ساخته» اند. اینها عظمت دارند و خیلی وقت ها برخلاف جریان آب شنا می کنند. این ها نه فقط مقاومت می کنند در برابر سختی ها، که به استقبال سختی ها می روند.این دسته از درون می جوشند و اشکال ها را به دیگری برنمی گردانند و از خودشان می بینند، سهم خودشان را در مشکلات می بینند؛ به خودشان نگاه می کنند که از عهده ی خودشان چه کاری برمی آید؟به توانمندی های خودشان در جذب منافع توجه می کنند. این ها از درون خوشان به دنیا نگاه می کنند

3) این دسته «خدا ساخته» اند. پیامبر فرمود «أدبنی ربی». این دسته نگاه می کنند ببینند خدا به چه چیز راضی است و چه می خواهد؟ منطق امام حسین علیه السلام این است که خدا دوست دارد مرا کشته و خانواده ام را اسیر ببیند. این ها با دید خداوند به دنیا نگاه می کنند.

ذی المقدمه:

رفتار انسان ها با توجه به مقدمه به سه دسته تقسیم می شود:

 

      1) در روایات داریم که ببینی دوست داری با تو چه رفتاری شود همین رفتار را با دیگران بکنی. این مبنای اصول اخلاقی کانت هم هست. اما این کف نحوه ی رفتار با دیگران است و کاملا منطقی هم هست. معمولا آدم های دیگر در این مواقع می گویند که من هم اگر جای تو بودم همین کار را میکردم.


     2) نحوه ی دیگر رفتار این است که ببینی کَرَمت چه می گوید؟ نه میلت! هر چقدر خوبی و بزرگواری، همانطور خوب و بزرگوارانه رفتار کن. بقیه به این ها همه اش می گویند من اگر جای تو بودم اصلا این کار را نمی کردم! چون حد وجودی خودشان کم است. (حتی به قتال در دین این نگاه هست که قتال برای کفار رحمت و از سر کرامت است تا عذاب آخرتشان کمتر شود(.

 

     3) حد دیگر رفتار با دیگران این است که نگاه کنیم ببینیم خدا از ما چه می خواهد. این خیلی سخت می شود. این جا السابقون السابقون لازم است و هر کسی این دید را نمی تواند پیدا کند. دو طرف اگر چنین نگاه کنند نه تنها حدود پایین رفتار برایشان راحت تر است، بلکه در اصلاح سبقت می گیرند. اینجا شیطان خیلی زود جولان می دهد که شخص مقابل پررو می شود. جالب این است که خدا در مورد حقوق خودش می گوید آسان بگیرید اما در مورد حقوق دیگران باید سخت بگیریم، در حالی که خدا به ما هرگز طلبی ندارد. اوایل اگر چنین ملاکی در رفتار با دیگران بگیریم، سخت است. اما بعد مدتی آسان می شود. 

التماس دعا-یا علی

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۱۱/۰۹
  • ۳۹۵ نمایش
  • سر به هوا!

کلاس اخلاق استاد تلوری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی