رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مستی ..... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

درباره ی وبلاگ
رَبِّ إنّی لِما أنزلتَ إلَیَّ من خیرٍ فقیرٌ

خدایا!
هرچه گرفتی، بگیر، اما ایمانم را نه...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقوق بشر» ثبت شده است

یه زمانی منطق قدیم رو از بر بودم.

منطق ریاضی رو هم تا حدود خوبی می فهمم.

سایر منطق های جدید رو هم تا جایی که میدونم(اونقدر زیادند که حد نداره. یعنی منطق موزاییک و منطق فرش و منطق بشقاب هم توشون دارن!)، اونقدر تصنعی و نچسب هستن که هیچ بزغاله ای در زندگیش استفاده نمی کنه.

اما یه نوع منطق دیگه هست که به تازگی بنده کشفش کردم و اون هم منطق سازمان ملل هستش! منطقی که حیوان های(بالقوه ناطق) شنگول داخل سازمان های بین المللی مثل سازمان ملل و حقوق بشر و... به کار می برن و انصافاً منطق پیچیده ایه! یعنی انصافاً ها! یعنی من چند ساله دارم در کار این ها تأمل می کنم، سر در نمیارم منطقشون چجوریه؟ 

نمی فهمم این منطق چطوره که بخاطر اعدام قاتل ها و مفسدین یا بخاطر حقوق بانوان مکرمه(که انصافا بعد انقلاب خیلی هم بیشتر رعایت میشه) و بخاطر آبریزش بینی گربه های خیابانی، برای ایران پرونده تشکیل میشه و تحریم می کنن ایران رو، بعد با سوزاندن خانه های یه عده بی گناه و کشت و کشتار هزاران آدم بی دفاع، هیچ اتفاق خاصی نمیفته. نهایتا یه بیانیه می دن که توش جرأت محکوم کردن جدی جانی های اسرائیلی و سعودی رو ندارن!

 من نمی فهمم!

یعنی اگر خدای نکرده همین بانوانی که در ایران بخاطرشون پرونده ی حقوق بشر برای ایران درست میشه، زیر موشک های اسرائیل یا عربستان یا هر جانی دیگه ای پودر بشن، کوچکترین اتفاقی در سازمان های بین المللی نمیفته. همون سازمانی که تا دیروزش نگران بود در ایران مثلا چرا اول آقایون از در خارج میشن و خانم ها مقدم نیستن!!!

 

 خلاصه ما که نفهمیدیم این چه منطقیه!شما فهمیدید به ما توضیح بدید!

  • سر به هوا!